رابطه قوانین مجلس امروز با جوانان //انتظار جوان از مجلس فردا//بقلم سید حسن فلسفی طلب

شرایط اجتماع ما جوانان را چه پسر یا دختر باشند طوری به بار می آورد که همیشه حالات انفعالی نسبت به سرنوشت خود دارند مثلا در دوران کودکی قریب به اتفاق به خیال پردازی می پردازند که در آینده چه خواهند بود و اتفاقات و حوادث از آنها چه خواهد خواست هیچ کلمه و گزاره به آنها نمی گوید خود مسئول به تمام معنای زندگی شان می باشند و با حالتی گیج مبهوت منتظر اتفاقاتی هستند تا ببینند زمان از آنها چه چیزی خواهد ساخت همین امر در آینده ایشان را به روز مز گی گرفتار خواهد کرد و همیشه از جبر زندگی نالان می شوند و وقتی در انتهای هر اتفاقی که برای ایشان غم یا شادی به دنبال می آورد خود را ملاحظه می کند که مسبب وجود چنین احساساتی شده است و به سرعت با دست و پا کردن توجیهات و بهانه ای از حس مسولیت پذیری فرار می کند از این رو تلاش برای کشف دنیا و اتفاقات آن همچون دشنامی به اوست و مایوسانه در نهایت ملال تصمیاتی می گیرد که هیچ کمکی نه به بخودو نه به وضع موجود می کند و جهانی ایستا و بدون تحرک را می سازد که در آن همیشه خیال های دخترانه ی وجود دارد که روزی فرا می رسد و قهرمانی می آید و شرایط را عوض می کند ، در انتظار واهی یک اتفاق خوب بسر می برد و منتظراست دستی از غیب بیاد و تا اورا از ملال بی پایان برزخی به نام جوانی برهاند، تنها پرسشی که در اینجا وجود دارد تنها این است که چرا اینگونه است و یا چرا اینگونه شده است ؟ باری درست است پای سیاست و سیاسیت بازان در میان است اینان هستند که هر روز بر زندگی جوانان بوسیله قوانین بندهای تازه ای می نهند هرساله صدها قانون و یا نزدیک به هزار قانون تصویب می شود تا اجتماع اصلاح شود اما زیادی قانون نشانه فساد در اجتماع است و این نتیجه را می دهد ما به جای اینکه هر روز قانونی تازه ابداع کنیم و آن را با مرحله اجبار اجتماعی در بیاوریم بهتر است راه تعلیم را در پیش بگیریم فساد از راه تعلیم قابل جلوگیری نه از راه تحریم ،‌همانگونه که سقراط می گفت : تلعیم بدهید نه اینکه تحریم بکنید ،‌بگذارید جوانان خود قهرمانان زندگی خود باشند جوانان دیروز و پیرمردان امروز اگربی بندوبارتر از جوانان اکنون نبودند کمتر هم نبودند مگر نه این است که در گذشته در نهان گناه می کردند و به ظاهر عبادت ولی امروز جوانان صادقانه عمل می کنند و اگر خطای هم می کنند سطحی و به مرور زمان از بین می رود اینان نیز زود پیر می شوند و جنبه تقوی و پرهیزکاری در پیش خواهند گرفت ، رفتار و کردار آنها نشأت گرفته از خود همین پیران موعظه گر و سیاست بازان قانون گذار است پس به جای اینکه به هر چیزی جنبه ی قانونی بدهید زندگی خود را با شرافت و راستی درست کنید تا الگویی مناسبی باشید اگر در همه جا برای سهولت در کارها نیاز به پارتی داریم مسبب آن صاحب منصب های بزرگ می باشند که با تلفن های و امضاء های طلایی خود این فرهنگ را به وجود آورده اند ،‌متولی برقراری نظم با قوانین گذشته نیز می تواند جوامع را از کارهای خلاف اخلاق منع کند و نیاز نیست که با صدای عده ای از افراد بظاهر صلاح و حسود از مجلس قانون های تازه بخواهند تا هر چه بیشتر سد راه جوانان بشوند و ایشان را از حرکت در مسیر زندگی باز دارد مجلس آینده تنها نیکی که می تواند بکند این است که از شمار این قوانین بکاهد راه را باز کند تا جوانان بتوانند در هوای بازتری نفس بکشند آنچه که مسلم است مجلس همیشه در دست سیاسیت بازان نخواهد بود هر چه که می گذرد چشم ها بینا تر و گوش ها شنواتر خواهد شد و دانش مردمان بیشتر می شود و آن وقت دیگر مجلس بزرگ بوسیله مردمان بزرگ اداره می شود